فْرَتْ
فْرَتْ= نام دستگاهي است که در قديم توسط زنان روستاي کراب، جاجيم يا چادرشب مي بافته اند د اين دستگاه اجزاي ساده داردکه در اتاقي به همين منظور برپا ميشود. پس از انتخاب رنگها نخها را به محل کارگاه ميآوردند. در کارگاه قسمتي براي نشستن بافنده در نظر ميگرفتند. دو پدال زير پاي بافنده ويک شانه جلو رويش، چند عده ماکو که نخهاي رنگارنگ در داخل آن قرار داشت. يک دستگيره براي پيچاندن پارچهها به دور توپ و نخها که در طول کارگاه امتداد داشت و در انتها به وزنهي سنگين بسته ميشد. بافنده يکي از پدالها را فشار ميداد. دهانهي نخها باز ميشد سپس ماکو را از بين نخها عبور ميداد و سپس پدال ديگر و بهمين ترتيب براي محکم شدن نخها به هم شانه را با دست به عقب ميکشيد.از اين پارچه براي بستن لحاف وتشک استفاده ميکرده اند وداراي ونقش هاي متنوع بوده ونخ آن ازپشم گوسفند بارنگ هاي طبيعي مانند گردوتهيه مي شده است برخي کلمات واستعاره هايي که در زبان محلي به ابزارآلات اين هنرگفته ميشود عبارتند از :
کْلِه وارو=مراحل آهاردادن نخ
مْشارَه= ماسوره
پُنْدي=وزنه اي ازگل خشک شده که چرخه اي درون ني بالاي آن قرار ميگيرد تا نخ ها را به دور چرخه قراردهد
توُرَه فْرَت =وزنه اي سنگين از جنس گل خشک شده که به انتهاي تارهاي درحال بافت آويزان مي شود
گْلگَوْ= محل مخصوص بافتن پارچه چادر شب يا جاجيم
منتشرشده در
گویش و اصطلاحات